معناشناسی، وجودشناسی و کارکردهای نامتناهی در حکمت متعالیه

author

Abstract:

طرح سیستمی ایدة نامتناهی در تفکر فلسفی یونان به چشم نمی‌خورد. در جهان اسلام نیز تا پیش از شیخ اشراق، نامتناهی عدّی و مدّی در دو قلمرو کم (به نحو بالذات) و قوا (به نحو بالعرض) جریان داشتند؛ ابوالبرکات بغدادی و پس از او سهروردی نامتناهی را بر صفات خدا اطلاق و یگانگی‌ای میان کمال خدا و نامتناهی برقرار کردند. پرسش‌های پایة نگارنده در این جستار عبارت‌اند از: ملاصدرا چه تبیین فلسفی‌ای از نامتناهی عرضه کرد؟ و محصول پذیرش خصیصة نامتناهی در فلسفه‌اش چیست؟ برونداد این پژوهش نیز به این قرار است: در تفکر فلسفی ملاصدرا، نامتناهی به لحاظ معناشناختی، مشتمل بر معانی­ای همانند نامتناهی صفتی، نامتناهی وجودی و فوق نامتناهی وجودی است و نامتناهی به لحاظ وجودشناختی به وجود خدا موجود است. همچنین، اثبات وحدت شخصی وجود، تبیین فلسفی مالکیت خدا بر قلب‌ها و تصرف در آن‌ها و الهیات ایجابی ـ سلبی برخی از کارکردهای نامتناهی در سه حوزة مابعدالطبیعه، الهیات و انسان‌شناسی در فلسفة صدرایی است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

معناشناسی، هستی‌شناسی و خاستگاه کثرت تحلیلی در حکمت متعالیه

جستار حاضر، بنیانی از سامانة معرفتی حکمت متعالیه را در حوزة هستی­شناختی آشکار می­سازد: «کثرت تحلیلی». کثرت تحلیلی، از جایگاه حیاتی در حکمت صدرایی برخوردار است، به­گونه­ای که مباحثی چون رابطة وجود و ماهیت، ماده و صورت، جنس و فصل، جوهر و عرض و ... متأثر از آن است. مسألۀ اصلی این جستار تحلیل معنایی کثرت تحلیلی و تعیین جایگاه معرفتی و هستی­شناختی آن است. کثرت تحلیلی از نگاه صدرا کثرت برآمده از معان...

full text

معناشناسی، هستی شناسی و خاستگاه کثرت تحلیلی در حکمت متعالیه

جستار حاضر، بنیانی از سامانه معرفتی حکمت متعالیه را در حوزه هستی­شناختی آشکار می­سازد: «کثرت تحلیلی». کثرت تحلیلی، از جایگاه حیاتی در حکمت صدرایی برخوردار است، به­گونه­ای که مباحثی چون رابطه وجود و ماهیت، ماده و صورت، جنس و فصل، جوهر و عرض و ... متأثر از آن است. مسألۀ اصلی این جستار تحلیل معنایی کثرت تحلیلی و تعیین جایگاه معرفتی و هستی­شناختی آن است. کثرت تحلیلی از نگاه صدرا کثرت برآمده از معان...

full text

معناشناسی متون دینی با کاربست آموزه حقیقت و رقیقت در حکمت متعالیه

آموزة حقیقت و رقیقت آموزه‌ای برهانی ـ عرفانی است که صدرا آن را با مطالعات میان‌رشته‌ای و تعمق در برخی متون کلیدی دینی به دست آورده و سپس، با کاربردی وسیع در تجزیه و تحلیل‌های مختلف فلسفی، آن را در تفسیر سایر متون دینی نیز استخدام کرده‌ است تا با آن فهمی درست و به دور از تنزیه صِرف و تشبیه محض در الهیات فلسفی و جهان‌بینی عقلانی ارائه دهد. بر اساس این آموزه، حداقل دو طبقة کلی برای موجودات قابل تصو...

full text

فرد و جامعه در حکمت سیاسی متعالیه

پرسش مقاله حاضر این است که با فرض پذیرش این که صدرالمتألهین واجد فلسفه سیاسی و به تبع فلسفه تاریخ است، عناصر و مؤلفه های آن چیست و مسئله رابطه اصالت فرد و جامعه بر اساس حرکت جوهری در فلسفه وی چگونه تحلیل میشود؟ از این رو در نوشته حاضر، عناصری که در شکل گیری و تداوم جامعه حضور و نقش دارند مورد اشاره قرار گرفته و مطالب ضمن پرهیز از ورود به دیدگاه های مختلف در این زمینه با بحث حرکت و زمان، حرکت جو...

full text

سیاست و عالم مثال در حکمت متعالیه

مقاله حاضر در راستای توجه به علوم انسانی اسلامی و دانش بومی، با هدف بهرهمندی از یکی از ظرفیتهای فلسفه اسلامی در حل برخی مشکلات تئوریک مطالعات علوم انسانی و اسلامی نگاشته شده است. با این هدف تلاش شده است تا به یکی از این ظرفی تها که عالم مثال است اشاره گردد. سؤال اصلی پژوهش چگونگی ارتباط عالم مثال با مطالعات عرصه علوم سیاسی است که با شیوه توصیفی و تحلیلی بدان پاسخ داده شده است. از جمله نتایج بهر...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 4  issue 2

pages  101- 114

publication date 2016-05-21

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023